سازمان یادگیرنده نظریه پیتر سنگهدر عرصه ي اقتصادي و تجاري بيان شده است
هر سازمان از گروهی از افراد تشکیل شده است . هرگروه باعث رشد و پویایی یک فرهنگ می شود . پایداری فرهنگ به مدت زمان موجودیت گروه،ثبات عضویت افراد در گروه و شدت هیجانهای عاطفی مشترک آنها بستگی دارد .
نتیجه اینکه پرورش یک فرهنگ جدید، برای مثال یک فرهنگ مبتنی بر یادگیری، نیاز به زمان دارد.یک سازمان یادگیرنده دارای فرهنگی است که از نوآوریها و یادگیری افراد و سازمان حمایت می کند .
محیط، فرهنگ یادگیری را ارتقا داده، تضمین می دهد که یادگیری افراد منجر به توسعه وغنای کل سازمان می شود .فرایند یادگیری بایستی در نهایت به عنوان بخشی از فرهنگ قلمداد شود و نباید به عنوان راه حل یک مسئله ویژه مورد توجه قرار گیرد.
سازمان یادگیرنده به خودی خود دارای ارزش نیست، بلکه بایستی همواره در خدمت هدفهای وسیع تر سازمان باشد. نگرشهای مشترک در سازمان از نگرشهای فردی ناشی می شود.
سازمان یادگیرنده مبتنی بر فرهنگی است که نیازهای افراد سازمان را مورد توجه قرار می دهد. در سازمان یادگیرنده افراد چرایی نیازها را می دانند و در دیگر سازمانها به چگونگی پرداختن به این نیازها توجه می شود.
سازمان دهی یک سازمان یادگیرنده به شکلی است که ضمن کاوش اطلاعات موجود در محیط، خود اطلاعات جدیدی را ایجاد کرده، افراد را به انتقال دانش بین اعضای تیم تشویق می کند.
ویژگی های سازمان های یادگیرنده
سازمان هاي ياد گيرنده نظريه اي است كه توسط پيتر سنگه در عرصه ي اقتصادي و تجاري بيان شده و بومي آموزش و پرورش نيست. ما در اينجا ضمن تعريف به چيستي ، چرايي و چگونگي آن خواهيم پرداخت. ابتدا دو فرضيه را براي آن بيان مي كنيم.
- اگر بحث سازمان يادگيرنده را از جنس تغيير در سطح خرد آموزشگاه باشد بايد گفت اين تغيير در نظام آموزش متمركز ( كشور ما) با وجود محدوديت ها و موانع نيز مي تواند امكان پذير باشد .
- مديران نقش اساسي و كليدي در عرصه ي نو آوري در مدرسه دارند. اگر مديري اراده كند تغييري صورت بگيرد شانس اتفاق تغيير زياد است .هر مديري در حيطه كاري خود منشأ اثر و تحول باشد.
پیتر سنگه براي سازمان خود پنج ويژگي را بيان كرده است ، پنج نکته ای كه با رعايت آن سازمان يادگيرنده به وجود مي آيد:
1- تفكر سيستمي : سنگ بناي سازمان يادگيرنده ،ديدن كل مجموعه بصورت جزء و خرد مي باشد . سازمان به عنوان فرايندي پويا به جاي جزئي نگري همواره در تحليل و تفسير خود از مسأله و موقعيت نا خوشايند ، تمامي عوامل اثر گذار را در نظر مي گيرد و موجب ايجاد وضعيت مطلوب در كل سيستم مي شود .
2- تسلط یابی فردی : در سازمان يادگيرنده تمامي افراد يادگيري را براي خود به عنوان فرايندي مادام العمر مي دانند . دسترسي به تبحر در هيچ زماني برايشان پايان پذير نيست و بالاترين پاداش براي اين افراد يادگيري است . در اين سازمان فرايند مستمر يادگيري جاريست .
3- الگوي ذهني : افراد سازمان يادگيرنده به درجه اي دست يافته اند كه كه براي انجام بهتر ، موثرتر و ثمر بخش تر امور خود، همواره به دنبال راهي جديد هستند و براي به دست آوردن آن از خود جوشش و تلاش نشان مي دهند
آنچه در كشور ما از آن به عنوان طرح ” معلم پژوهنده ” با استفاده از نظريه شون معلم را به عنوان “كارگزار فكور ” مي دانيم و از او مي خواهيم كه در موقعيت مختلف به دنبال راه حل هاي تازه و دانش جديد متناسب با آن موقعيت بپردازد .
براي ايجاد الگوي جديد تكيه بر تجربه ها كافي نيست ، بايد به پژوهش پرداخت و فكورانه بر خورد كرد، بايد به عمق پديده ها عادت كنيم .
4- ساختن آرمان، انگاره و شعار : يك شعار براي خود و سازمان خود داشته باشيد . در شعار است كه آرمان ها تبلور پيدا مي كند و با ساختن چشم اندازي كه همه افراد نسبت به آن احساس تعلق بكنند و خود را مالك آن بدانند ، البته نوشتن يك چشم انداز نيازمند فرايندي توام با صبر و شكيبايي و خوب گوش دادن است .
5- یادگیری گروهی : در سازمان يادگيرنده براي كسب دانش ،روح فعاليت جمعي ايجاد مي شود. با ديالوگ ، هم انديشي و همفكري است كه ما اين روحيه را به وجود مي آوريم .
نویسنده : سروش مودب (کارشناسی ارشد کارآفرینی دانشگاه تهران)
سازمان یادگیرنده نظریه پیتر سنگه