مدیریت دانش واژه ای علمی است که ارائه یک تعریف استاندارد از آن مشکل است. به منظور درك بهتر مفهوم مديريت دانش بايد ابتدا به بررسي مفاهيم داده (Data) ، اطلاعات (Information)، دانش (Knowledge)، خرد (Wisdom) و تفاوت و ارتباط ميان آنها می  پردازيم.

اصطلاحات اطلاعات و داده ، اغلب به جاي كلمه دانش به كار برده مي شوند. اما در واقع آنها مفاهيم متفاوتي دارند و درك تفاوت آنها براي انجام يك كار دانش محور بسيار مهم و حياتي است.

داده

به معناي واقعيتی از موقعيت است.

داده ها به صورت خام هستند كه بدون ارائه توضيحات فاقد هر گونه برداشتي مي باشند. داده ها منعكس كننده تعاملات و مبادلات كامل و واحد و منسجمي هستند كه تحت عنوان جزء ناچيز از آنها ياد مي شود. اين اجزاء در پايگاههاي داده ها ذخيره و مديريت مي شوند.

 اطلاعات

افزودن تحليل و تفسير به داده ها و مشخص نمودن ارتباطات آنها به يكديگر باعث بوجود آمدن اطلاعات مي گردد.

به عبارتي اطلاعات شامل داده هاي خلاصه شده اي است كه گروه بندي، ذخيره، پالايش، سازماندهي و تحليل شده اند تا بيانگر موقعيت خاصي باشند. تجزيه و تحليل اطلاعات منجر به اتخاذ تصميم مي گردد.

 دانش

دانش عبارت است از :

  • قدرتي براي عمل و تصميم گيري (Kanter,1993)
  • اطلاعاتي كه مورد اعتبار بوده و گمان مي رود كه درست است (Vance,1997)
  • افزودن درك و حافظه به اطلاعات و خلاصه سازي هر چه بيشتر اطلاعات اوليه (بقايي نيا،1386)

در واقع دانش به منزله بينش حاصل از اطلاعات و داده ها مي باشد. دانش كمك مي كند تا اطلاعات مفيد جمع آوري و اطلاعات ناخواسته حذف گردند.

 خرد
كاربرد دانش يا به عبارتي ديگر بكارگيري دانش به منظور رسيدن به اهداف سازماني را خرد گويند. با توجه به تعاريف و مفاهيم فوق مي توان شكل ذيل را ترسيم كرد. داده ها در پايين ترين سطح و خرد در رأس شكل قرار دارد. با وجود اختلاف نظرهای در جزئیات شکل به صورت کلی وفاق عمومي درباره حركت و تركيب كل شكل وجود دارد.

مدیریت دانش

با توجه به مفاهيم فوق مديريت دانش را به اين صورت مي توان تعريف كرد:

  1. مديريت دانش ارتقاء يك رويكرد جامع براي شناسايي، تسخير، بازيافتن، تسهيم و ارزشیابي يك سرمایه اطلاعاتي سازمان است. اين سرمايه اطلاعاتي ممكن است، داده ها، اسناد، خط مشي و رويه ها باشد. (Gartner Group,1999)
  2. مديريت دانش فرآيندي است که طي آن سازمان به توليد ثروت از دانش و يا سرمايه فکري خودمي‏پردازد (Nonaka&Takuchi,1995)
  3. مديريت دانش يعني استفاده خلاق، مؤثر و كارآمد از كليه دانش ها و اطلاعات در دسترس سازمان به نفع مشتري و در نتيجه به سود سازمان ( McDonald,  2002)
  4. مديريت دانش استفاده از تجربه و دانش فردي و جمعي از طريق فرآيند توليد دانش، تسهیم دانش و بكارگيري آن به كمك فناوري به منظور دستيابي به اهداف سازمان (بقايی نيا، 1386)
  5. مدیریت دانش بكارگيري سرمايه فكري براي تفوق سازمان در رقايت با سازمان هاي همتا، همچنین پاسخ هاي نوآورانه ای براي چالش هاي جديد و اهرمي براي عمل و يك ميانجي است (علاقه بند،1382)

تعاریفی که سایر نظریه پردازان از مدیریت دانش ارائه می نمایند ما را در شناخت هر چه بیشتر آن یاری می رساند:
کارلس آرمسترانگ:  مدیریت دانش فعالیتی سازمانی است که هدف از آن بوجود آوردن محیطی اجتماعی و فنی است که بتوان در آن  محیط دانش تولید کرده و آن را با دیگران تقسیم نمود.

لاری پروساک : مدیریت دانش تلاشی برای آشکار نمودن دارایی پنهان در ذهن اعضا و تبدیل این دارایی پنهان به یک دارایی سازمانی تا همه کارکنان سازمان به این دارایی دسترسی داشته باشند.

هربرت سنت آنگو : مدیریت دانش یعنی ایجاد نوعی ارزش از دارایی های پنهان سازمان; ما زمانی به این هدف دست می یابیم که برای افراد ارزش قائل شویم و توانائی های آنها را برای تولید و جمع آوری و مبادله دانش افزایش دهیم.

توماس دوپورت :   مدیریت دانش عملیات کشف، سازماندهی، خلاصه کردن و ارائه اطلاعات است به شکلی که معلومات کارکنان

را بهبود بخشد. بطور کلی، می توان مدیریت دانش را فرآیند ایجاد، تایید، ارائه، توزیع و کاربرد دانش تعریف نمود. ایجاد دانش به توانایی سازمانها در ارائه ایده ها و راه حل های نوین و مفید اشاره دارد.

نویسنده : سروش مودب (کارشناسی ارشد کارآفرینی دانشگاه تهران)

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *