سمینار راز موفقیت فرزند ما در آینده در تاریخ ۲۰ تیر با حضور جناب آقای بهروز فروتن کارآفرین برتر ملی و بنیانگذار صنایع غذایی بهروز و جناب آقای دکتر محسن برزگر خلیلی کارآفرین برتر و مشاور و مدرس کارآفرینی در سالن آمفی تئاتر دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران برگزار شد.

راز موفقیت فرزند ما

در ابتدای برنامه جناب آقای فروتن در خصوص تجربه های خود در زمینه کارآفرینی سخن گفتند. ایشان فرمودند که پدرشان را در ده سالگی از دست داده اند و ایشان مجبور شدند به گونه ای زندگی کنند که بتوانند بدرخشند و موفقیت هایشان را رقم بزنند. در خصوص کتاب چاپ شده شان گفتند من حس کردم رسالتی دارم و در کتابم نوشتم:

“این را تقدیم به کسانی می کنم که به من ستم روا داشتند چه در کودکی چه نوجوانی و هم آنها باعث شدند سختی ها را تاب بیاورم و خودساخته تر شوم. هرگز از انجام کارهایم افسوس نخوردم پس از اشتباه کردن نترسید!”

ایشان دانشکده کارآفرینی را به عنوان متولی توسعه کارآفرینی بسیار موثر دانستند و فرمودند که قدردان آن برای طی مسیر کارآفرینی شان هستند و گفتند هر سمتی دارید برای آن ارزش قائل باشید و به درستی در آن سمت کار کنید هر اتفاقی در جامعه برای شما می افتد باید خودتان را مقصر بدانید و اشتباهاتتان را بپذیرید و از آن درس بگیرید.

مدیری که اشتباه نکند مدیر نیست اما مدیری که یک اشتباه را دوبار تکرار کند باز هم مدیر نیست.

ایشان سختی ها را عامل سازنده خود می دانستند و گفتند از سختی ها و تجربه کردن نترسید. بذات معلم باشید و یاد بگیرید، یاد بدهید و تجربه کنید. ایشان می گفتند سختی ها جدید نیست و همه ما سختی دیده ایم و فکر نکنید که این مشکلات فقط برای نسل شماست.

باید کار را دوست داشته باشید و عاشق کارتان باشید. وقتی عاشق کار باشید به خودتان بها می دهید، ارزش آفرینی می کنید و برای جامعه سازنده خواهید بود.

ایشان دلیل مشکلات جامعه را درست و عاشقانه کار نکردن و بیکاری جوانان دانستند و و فرمودند در کار است که شما تخصص پیدا میکنید و توقعی ندارید و مشکل ما بیکاری در جامعه است.

همچنین فرمودند ما باید تصور کنیم هر جا هستیم در مرکز کائنات و عالم هستیم و همه چیز برای استفاده ما قرار داده شده است و باید با برنامه ریزی و داشتن هدف از آن به درستی استفاده کنیم.

پس از پایان سخنرانی آقای فروتن و پخش میان برنامه فیلم های مدرسه تابستانی کسب و کار کاشف، دکتر محسن برزگر برای سخنرانی به روی سن آمدند. ایشان ابتدا از خود و سوابق شان صحبت کردند و گفتند چرا باید به سمت کارآفرینی برویم و این آموزش ها را ببینیم. جمله ای را در فایل ارائه خود نمایش دادند و از حضار در این خصوص سوال کردند که چرا یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است؟

سپس فرمودند این جمله در مورد ارزش تفکر صحبت می کند. اکثر آدم ها اول صبح که روز خود را آغاز می‌کنند مغزشان را خاموش می کند و مسائل شان را بر اساس تقلید انجام میدهند. مردم عملاً فکر نمی کنند. همه آدم ها دوست دارند موفق شوند اما موفقیت یا موفقیت اقتصادی چیست؟

فرزند ما به ما می گوید پدر و مادر چه کنم تا وقتی بزرگ شدم بتوانم ثروت کسب کنم؟ پدر و مادر طبیعتاً درجواب می گویند که باید آموزش هایی را بگذرانی تا بتوانی پول به دست بیاوری. اما علی رغم آموزش و کشف استعداد، آدم‌های زیادی را می‌شناسیم که نمی توانند پول در دربیاورند. چرا؟ چون ما می گوییم موفق شو اما راهکار ارائه نمی دهیم چون تفکر عمیق نداریم.

آدم های موفق دنیا بیشتر از داشتن جواب های زیاد، سوال های زیادی داشته اند. باید در ذهن کودکان و نوجوانان مان سوال ایجاد کنیم تا به تفکر تشویق شوند. ایشان فرمودند کارآفرینان مرکز کنترل درونی خوبی دارند و هرگز محیط را عامل شکست های خود نمی دانند. دلایل را در درون خود جستجو می‌کنند و آنها هستند که روی محیط اثر می گذارند.

ایشان مهارت های لازم برای موفقیت در بازار کار را در سه نکته دانستند:

1. تخصص (بر اساس اصل نیاز بازار و اصل تمایز)
2. مهارت های نرم (مانند داشتن اعتماد به نفس، داشتن عزت نفس، راهکار های حل مسئله، اصول کار تیمی و …
3. مهارت های کسب و کار و کارآفرینی

سپس به حضار یک تمرین دادند و از آنها خواستند تا 3 مربع بکشند و آن ها را به صورت یکسان به چهار قسمت مساوی تقسیم کنند.

حضار اکثراً از یک الگو در تقسیم بندی مربع استفاده کرده بودند. ایشان فرمودند دلیل اینکار، الگوگیری ذهن ماست. ما در ۶ سالگی در اوج خلاقیت هستیم و در ۹ سالگی خلاقیت محو می شود زیرا سیستم آموزشی غلط افراد را به سمت تفکر کلیشه ای و غیر خلاقانه جلو می‌برد. الان عصر ارزش‌آفرینی است و دانشگاه‌ها باید به دانشجوها ارزش آفرینی آموزش بدهند.

سپس در خصوص ضرورت آموزش های کارافرینی صحبت نموده و به معرفی مدرسه تابستانی کسب و کار پرداختند و فرمودند آنچه در سیستم آموزشی به ما یاد می دهند :

1. تقلید به جای آفرینش نگری
2. تکلیف محوری به جای آغاز گری
3. عدم استفاده از جستجو گری و تحقیق دربرنامه های درسی است.

ما در خلاقیت به دنبال تفکر واگرا هستیم و باید تکنیک های حل مسئله را بیاموزیم و سخنان خود را با سوال آینده شما چگونه است پایان دادند.
سپس سرکار خانم نگار ضیایی مربی کارآفرینی نوجوانان در مدرسه تابستانی کاشف، به معرفی مدرسه تابستانی پرداختند و به سوالات حضار در این خصوص پاسخ دادند و برنامه با گرفتن عکس دسته جمعی به پایان رسید.

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *