کارآفرینی چیست؟

کارآفرینی : فرآیندی است که منجر به ایجاد رضایتمندی و یا تقاضای جدید می گردد. کارآفرینی عبارتسـت از فرآینـد ایجـاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع به منظور بهره گیری از فرصتها

تاریخچه کارآفرینی

تاریخچه کارآفرینی به یک قرن قبل بازمی‌گردد، با وجودی که حدود سیصد سال است که برخی افراد کارآفرین نامیده می‌شوند، اما کارآفرینی به شکلی که ما می‌فهمیم (و در رشته‌هایی مثل مدیریت کارآفرینی مورد توجه قرار می‌گیرد) تنها حدود یک قرن است رواج یافته است.

به عبارتی، اینکه کارآفرینی را یک علم بدانیم و اینکه عده‌ای در دانشگاه‌ها متخصص کارآفرینی باشند و یا اینکه کسانی بخواهند بین کارمندی و کارآفرینی یک راه را انتخاب کنند و این انتخاب، به عنوان یک سوال جدی در مسیر شغلی به رسمیت شناخته بشود، یک اتفاق نسبتاً جدید و متعلق به یک قرن اخیر است.

کارآفرین در لغت

کلمه Entrepreneur که در زبان فارسی به کارآفرین ترجمه شده، اصالتاً یک کلمه فرانسوی است که اولین بار در سال 1723 میلادی برای توصیف فردی که با پذیرفتن ریسک اقتصادی و با امید به سودآوری، یک کسب‌وکار را راه‌اندازی و مدیریت می‌کند وارد واژه‌نامه‌های فرانسوی شد. با این تعریف از کارآفرین، کارآفرینی فرآیند اقداماتی است که یک کارآفرین به‌عنوان شخصی که همیشه به دنبال ایده‌های تازه است، به آن‌ها متوسل می‌شود تا با پذیرفتن ریسک و تردیدهای ذاتی موجود در هر اقدام جدید، از آن ایده‌ها فرصت‌های تازه خلق کند.

کارآفرینی - باشگاه

کارآفرین کیست؟

یک کارآفرین کسی است که یک مدل تجارت را توسعه می‌دهد، سرمایه فیزیکی و انسانی لازم برای شروع یک سرمایه‌گذاری جدید را فراهم می‌کند، آن را عملیاتی می‌کند و مسئول موفقیت یا شکست آن است. به تأکید عبارت مسئول موفقیت یا شکست توجه داشته باشید زیرا کارآفرین از مدیر حرفه‌ای متمایز است؛ به این معنی که کارآفرین یا سرمایه خود را از منابع خود سرمایه‌گذاری می‌کند یا سرمایه را از منابع خارجی افزایش می‌دهد و در نتیجه مسئول شکست و همچنین پاداش در صورت موفقیت است، در حالی‌که مدیر حرفه‌ای کار اختصاص داده شده به وی را با در نظر گرفتن پرداخت پول به انجام می‌رساند.

به‌عبارت دیگر، کارآفرین علاوه بر خلق یک شرکت جدید، ریسک‌پذیر و نوآور است در حالی‌که مدیر حرفه‌ای تنها اجراکننده است.

 

تعریف کارآفرینی از دیدگاه ژوزف شومپیتر

شومپیتر در سال ۱۹۲۸ تعریف کارآفرینی را به صورت زیر مطرح کرد عصاره کارآفرینی در درک و بهره برداری از فرصتهاست.

البته شومپیتر به تدریج در سیاست هم ورود پیدا کرد و بعد از آن، تعریف‌های بعدی‌اش کمی جنبه‌ی کلان‌تر به خود گرفت. به عنوان مثال تاکید می‌کرد که کارآفرینان کسانی هستند که اقتصاد و سازمان‌ها را زنده می‌کنند.

البته نگاه شومپیتر به کارآفرینی صرفاً در این تعریف خلاصه نمی‌شد. او ابعاد کارآفرینی را فراتر از مفهومِ فرصت جویی و فرصت پروری می‌دید. شومپیتر به رابطه بین کارآفرینی و نوآوری توجه ویژه داشت. او پنج شیوه نوآوری را مد نظر داشت:

  •  معرفی یک کالای جدید
  •  به کار گیری یک شیوه‌ی جدید برای تولید یک محصول قدیمی
  •  ایجاد یک بازار جدید برای یک محصول موجود
  •  کشف و به‌کار گیری یک منبع جدید برای تامین مواد اولیه
  •  ایجاد یک ساختار جدید برای یک صنعت موجود

او چنان دقیق به ویژگیهای کارآفرینان و شیوه‌های عملکرد آنها می‌پردازد که امروزه در مقاله های کارآفرینی، گاهی به جای اصطلاح تعریف کارآفرینی توسط شومپیتر از اصطلاح کلی‌ترِ کارآفرین شومپیتری استفاده می‌کنند تا تمام آنچه او مد نظر داشته حفظ شود و از قلم نیفتد.

صفت‌های زیر، از جمله صفت‌هایی هستند که به کارآفرین‌ها نسبت داده می‌شوند:

  •  خلاقیت
  •  پیشرو بودن
  •  آینده نگاری (ساختن آینده)
  •  آینده نگری (پیش بینی آینده)
  •  جرات ریسک کردن
  •  ارزش افرینی
  •  ایجاد اشتغال
  • خلق ثروت

دیوید مک کللند از استادان روانشناسی دانشگاه هاروارد آمریکا که اولین بار “نظریه روانشناسی توسعه اقتصادی” را مطرح نمود ، معتقد است که عامل عقب ماندگی اقتصادی در کشور های در حال توسعه مربوط به عدم درک خلاقیت فردی است. بنابر عقیده ایشان با یک برنامه صحیح تعلیم و تربیت می توان روحیه کاری لازم را در جوامع تقویت نمود ، به گونه ای که شرایط لازم برای صنعتی شدن جوامع فراهم آید.

کارلند و همکارانش اهم ویژگیهایی را که در مورد کارآفرینان مورد بررسی واقع و تاُیید شده بودند ، جمع آوری نمودند که اهم آنها عبارتند از:

  • نیاز به توفیق
  • تمایل به مخاطره پذیری
  • نیاز به استقلال
  • کارآفرینان دارای مرکز کنترل درونی هستند
  • خلاقیت

کارآفرینان ویژگی - باشگاه کارآفرینی

ویژگی های کارآفرینان را می توان به این صورت توصیف کرد:

1- کارآفرینی یک فعالیت اقتصادی و پویا است

کارآفرینی یک فعالیت اقتصادی است، زیرا با نیت ارزش‌آفرینی و کسب سود مالی و از طریق استفاده بهینه از منابع محدود، یک کسب‌وکار جدید راه‌اندازی و مدیریت می‌شود. به‌علاوه، ازآنجایی‌که این ارزش‌آفرینی در میان فضای ناامن کسب‌وکار باید به‌طور مستمر ادامه پیدا کند، لذا کارآفرینی به‌هیچ‌عنوان فضای یکنواختی ندارد؛ بلکه پویا و پرتکاپو است.

2- کارآفرینی همزاد نوآوری است

کارآفرینی مستلزم جستجوی مستمر برای یافتن ایده‌های تازه است. اساساً لازمه بقای کارآفرین، ارزیابی مستمر روندها و اقدامات فعلی با هدف بهینه‌سازی و استفاده از سیستم‌های نوینی است که باعث پیشبرد هرچه بهتر اهداف کسب‌وکار می‌شوند. به‌عبارت‌دیگر، کارآفرینی نیازمند تلاش مستمر در جهت بهبود و بهینه‌سازی است و این تلاش بدون خلاقیت و نوآوری ره به‌جایی نخواهد برد.

3- کارآفرینی به پتانسیل سودآوری وابسته است

منظور از پتانسیل سودآوری، احتمال بازگشت سرمایه یا کسب درآمد  ناشی از اقدام مخاطره‌آمیز کارآفرین در جهت تبدیل یک ایده جدید به یک کسب‌وکار واقعی است. ایده‌های کارآفرین در غیاب پتانسیل سودآوری فقط در حد نظریه باقی خواهد ماند.

4- کارآفرینی مستلزم ریسک‌پذیری است

عصاره و جوهر کارآفرینی، تمایل به در آغوش کشیدن ریسکی است که ذاتاً در خلق و اجرای ایده‌های جدید وجود دارد. ایده‌های تازه همیشه با شک و تردید همراه‌اند و چه‌بسا نتیجه اجرای آن‌ها مثبت نباشد، یا فوراً به ثمر نرسند؛ بنابراین کارآفرین برای چشیدن میوه زحمات خود باید صبور و ریسک‌پذیر باشد.

مراحل کارآفرینی - باشگاه کارآفرینی

کارآفرینی چه مراحلی دارد؟

کارآفرینی نیز به‌مانند هر اقدام هدفمند دیگری نیازمند طی کردن مراحل خاصی است که این مراحل را به‌طور خلاصه می‌توان به ترتیب زیر بیان کرد

  1. شناسایی یک فرصت : در این مرحله، کارآفرین با خلاقیت و ذهن بازی که نسبت به ایده‌ها و چالش‌های جدید دارد وجود فرصتی را احساس کرده و بازار موجود برای آن را تصور می‌کند. درواقع، کارآفرین در این مرحله به دنبال نیازها، خواسته‌ها، مشکلات و چالش‌هایی است که تابه‌حال به شکل مناسبی برآورده یا حل نشده‌اند.
  1. تعیین یک چشم‌انداز :  کارآفرین در این مرحله با هدف پیدا کردن روش‌های تازه و نوآورانه برای حل مشکل یا ارضای نیاز موجود، با استفاده از تجربه‌های گذشته و خلاقیت خود ایده پردازی می‌کند. سپس از میان همه ایده‌هایی که شکل می‌گیرند، عملی‌ترین و سودآورترین مورد به‌عنوان بهترین ایده انتخاب می‌شود. در اینجا فرصت‌ها و شرایط مختلف مورد بررسی قرار می‌گیرد و ارزش محصول یا سرویس مورد نظر، ریسک و امتیازات و فضای رقابت موجود ارزیابی می‌شود. در نهایت، یک چشم‌انداز جامع برای اجرایی کردن ایده مورد نظر شکل می‌گیرد.
  1. متقاعد کردن دیگران : کارآفرین در این مرحله به کمک یک بیزینس پلن (Business Plan یا برنامه کسب‌وکار) تلاش می‌کند تا نظر افراد حقیقی و حقوقی مناسب، ازجمله سرمایه‌گذاران، شرکای توانمند و مؤسسات مالی و اعتباری را جلب کند. در نهایت، یک گروه مقدماتی از افرادی که توانایی تبدیل چشم‌انداز به واقعیت را دارند، تشکیل می‌شود
  1. تأمین منابع مورد نیاز : در این مرحله از کارآفرینی، منابع موردنیاز، ازجمله منابع مالی، اجرایی، نیروی انسانی و اطلاعات لازم تهیه و سازمان‌دهی می‌شود.
  1. مرحله اجرایی  : پس از تأمین و سازمان‌دهی منابع موردنیاز، نوبت به عملی کردن ایده‌ها و راه‌اندازی کسب‌وکار می‌رسد. طبیعتاً پیاده‌سازی موفقیت‌آمیز ایده‌ها به شوق و انگیزه و تلاش مضاعفی نیاز خواهد داشت.
  1. تغییر و تطبیق : نظارت، جرح‌وتعدیل و تطبیق با شرایط بازار ازجمله ضرورت‌های انکارناپذیر کارآفرینی است. اجرای تغییرات موردنیاز مستلزم وجود منابع مالی و انعطاف‌پذیری نیروی انسانی خواهد بود و باید از قبل مدنظر قرار داده شده باشد.

کارآفرینی - عضویت در باشگاه

کارآفرینی چه اهمیت و چه مزایایی دارد؟

ازجمله مهم‌ترین مزایا و منافع فردی، سازمانی و اجتماعی کارآفرینی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. کارآفرینی باعث تقویت مهارت‌های مدیریتی می‌شود 

یکی از بزرگ‌ترین مزایای کارآفرینی، پتانسیل بالای آن برای شناسایی و تقویت توانمندی‌های مدیریتی کارآفرین است. کارآفرین در طول فرآیند کارآفرینی یک مشکل را بررسی و راهکارهای مختلفی برای حل آن پیدا می‌کند؛ سپس گزینه‌های مختلف را از نظر هزینه و بازده بررسی می‌کند و در نهایت بهترین گزینه را انتخاب می‌کند؛ در ادامه نیز به‌طور مستمر درگیر برنامه‌ریزی و تصمیمات آنی خواهد بود. این فرآیند می‌تواند بهترین تمرین برای تقویت مهارت‌های مختلف کارآفرین، ازجمله مهارت‌های تصمیم‌گیری و تصمیم سازی وی باشد.

همین مهارت‌ها و توانمندی‌های مدیریتی در نهایت عامل خلق فناوری‌ها و محصولات جدیدی خواهد بود که جایگزین فناوری‌ها و محصولات قدیمی شده و عملکرد بهتری را هم برای کسب‌وکار و هم برای جامعه رقم می‌زنند.

  1. کارآفرینی باعث رشد نوآوری و خلاقیت و شکل گرفتن شرکت‌ها و سازمان‌های کارآمدتر می‌شود

کارآفرینی می‌تواند با تکیه‌بر مهارت‌ها، ایده و خلاقیت کارآفرینان موجب رشد و تقویت خلاقیت و نوآوری در جامعه شود. این به‌نوبه خود باعث ایجاد جوّ بهتر و پویاتری در فضای کسب‌وکار و شکل گرفتن شرکت‌ها و سازمان‌های خلاق‌تر و کارآمدتری خواهد شد.

  1. کارآفرینی استانداردهای زندگی در جامعه را بالا می‌برد

کارآفرینی با ایجاد و تقویت شرکت‌ها و سازمان‌های کارآمد و خلّاق، محصولات و خدمات متنوع و نوآورانه‌ای را در دسترس جامعه قرار می‌دهد که همین باعث بهبود شرایط زندگی برای مردم خواهد شد.

  1. کارآفرینی ابزار مؤثری برای توسعه اقتصادی است

کارآفرینی مستلزم تولید و استفاده از ایده‌های خلاقانه، به حداکثر رساندن بازده حاصل از مصرف منابع، توسعه مهارت‌های مدیریتی و موارد مشابه است و تقریباً همه الزامات کارآفرینی نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری در توسعه اقتصادی کشور دارند.

مزیت های کارآفرینی

عوامل مؤثر بر کارآفرینی کدامند؟

کارآفرینی یک فرآیند پیچیده است که تحت تأثیر فعل‌وانفعال دامنه گسترده‌ای از عوامل مختلف قرار می‌گیرد. ازجمله مهم‌ترین عواملی که کارآفرینی را تحت تأثیر خود قرار می‌دهند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: عوامل فردی و عوامل محیطی

الف. عوامل فردی مؤثر بر کارآفرینی

  • عوامل فردی: با شایستگی‌ها و توانمندی‌های شخصی کارآفرین در ارتباط هستند.
  • ابتکار عمل: کارآفرین بدون نیاز به درخواست یا دستور دیگران دست‌به‌کار می‌شود.
  • فعال و نه منفعل: فرصت‌ها را شناسایی و از آن‌ها بهره‌برداری می‌کند.
  • پشتکار: در هر شرایطی برای غلبه بر موانع تلاش می‌کند و هرگز از موفقیت سیر نمی‌شود.
  • مهارت حل مسئله: توانایی ایده پردازی دارد و به راهکارهای نوآورانه‌ای دست پیدا می‌کند.
  • توانایی متقاعدسازی و جلب نظر دیگران: می‌تواند نظر مشتریان، شرکا و سرمایه‌گذاران را جلب کند و در حفظ و گسترش روابط توانمند است.
  • اعتمادبه‌نفس: قدرت تصمیم‌گیری و اجرای تصمیمات خود را دارد
  • خودانتقادگری: از اشتباهات خود و تجربه‌های دیگران درس می‌گیرد
  • مهارت برنامه‌ریزی: در جمع‌آوری اطلاعات، طراحی برنامه‌های مدوّن و نظارت بر عملکرد مهارت دارد
  • ریسک‌پذیری: مخاطرات را به‌طور حساب‌شده‌ای به جان می‌خرد. این ویژگی ضروری‌ترین توانمندی برای کارآفرینی است

ب. عوامل محیطی مؤثر بر کارآفرینی

منظور از عوامل محیطی، عوامل مرتبط با شرایطی است که کارآفرین در آن کار می‌کند. ازجمله این عوامل می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • فضای سیاسی
  • سیستم قانونی
  • شرایط اقتصادی
  • شرایط اجتماعی
  • وضعیت بازار
  • امنیت

عواملی مانند اعتراضات سیاسی و اعتصاب، اقدامات و قوانین غیرعادلانه و سیاست‌های غیرمنطقی مالی و پولی سدّی بر سر راه کارآفرینی و لذا رشد اقتصادی محسوب می‌شوند. از طرف دیگر، درآمد بالاتر مردم، اشتیاق جامعه به محصولات و فناوری‌های نوین، نیاز به ابزارهایی برای تسریع ارتباطات و حمل‌ونقل و موارد مشابه باعث تقویت و پیشرفت هرچه بیشتر کارآفرینی خواهد شد.

بخش بندی اول – انواع کارآفرینی

  • کارآفرینی سازمانی : فرآیندی است که در آن محصولات یا فرآیند های نوآوری شده از طریق القاء و ایجاد فرهنگ کارآفرینانه در یک سازمان از قبل تاُسیس شده ، به ظهـور می رسند. به تعریفــی دیگر : فعالیتهـای کارآفرینانـه فعالیت هایی است که از منابـع و حمـایت سازمانی به منظور دستیابی به نتایج نـوآورانه برخـوردار می باشد.
    کارآفرین سازمانی: کسی که تحت حمایت یک شرکت ، محصولات ، فعالیتها و تکنولوژی جدید را کشف و به بهره داری می رساند.
  • کارآفرین (مستقل) : فردی که مسئولیت اولیه وی جمع آوری منابع لازم برای شروع کسب و کار است و یا کسی که منابع لازم برای شروع و یا رشد کسب و کاری را بسیج می نماید و تمرکز او بر نوآوری و توسعه فرآیند ، محصول یا خدمات جدید می باشد. به عبارت دیگر ، کارآفرین فردی است که یک شرکت را ایجاد و اداره می کند و هدف اصلی اش سود آوری و رشد است . مشخصه اصلی یک کارآفرین، نوآوری می باشد.
  • کارآفرین شرکتی : کارآفرینی شرکتی به مفهوم تعهد شرکت به ایجاد و معرفی محصولات جدید و نظام های سازمانی نوین است.

بخش بندی دوم – انواع کارآفرینی از نظر مقیاس

کارآفرینی را نیز می‌توان با توجه به شاخص‌ها و معیارهای مختلفی دسته‌بندی کرد. یکی از رایج‌ترین و جامع‌ترین گروه‌بندی‌های انواع کارآفرینی به‌این‌ترتیب است:

  1. کارآفرینی در کسب‌وکارهای کوچک

امروزه بیشتر کارآفرینان و استارتاپ‌ها را می‌توان در گروه کسب‌وکارهای کوچک دسته‌بندی کرد. به‌عنوان نمونه، 5.7 میلیون کسب‌وکار کوچک در ایالات‌متحده وجود دارد که معادل 99.7 درصد کل شرکت‌های فعال در این کشور بوده و 50 درصد از شاغلین مشاغل غیردولتی در این کسب‌وکارها به کار مشغول هستند.

ازجمله کسب‌وکارهای کوچک می‌توان به خواروبارفروشی‌ها، آرایشگاه‌ها، مشاوران، آژانس‌های مسافرتی، فروشگاه‌های اینترنتی محلی، کارگاه‌های نجاری، مغازه‌های الکتریکی و مواردی از این قبیل اشاره کرد. کسب‌وکارهای کوچک معمولاً افراد محلی یا اعضای خانواده خود را به کار می‌گیرند و بسیاری از آن‌ها سود چندانی به دست نمی‌آورند.

تعریف آن‌ها از موفقیت، کسب یک درآمد معمولی است، نه تسلط بر بازار یا رشد و توسعه تا تبدیل‌شدن به یک کسب‌وکار بزرگ. ازآنجایی‌که این کسب‌وکارها نمی‌توانند نظر سرمایه‌گذاران را به خود جلب کنند، لذا به سرمایه دوستان و خانواده یا وام‌های بانکی متکی هستند.

  1. کارآفرینی در استارتاپ مقیاس‌پذیر

استارتاپ‌های مقیاس‌پذیر (Scalable) یا به عبارت بهتر «گسترش‌پذیر» کسب‌وکارهایی هستند که بنیان‌گذارشان از همان روز اول می‌داند که چشم‌اندازشان می‌تواند دنیا را تغییر بدهد و لذا بر روی رشد و توسعه کسب‌وکار تمرکز می‌کند. این نوع از کارآفرینی نظر سرمایه‌گذاران را جلب کرده و بهترین و خلاق‌ترین کارکنان را جذب می‌کند.

استارتاپ‌های مقیاس‌پذیر معمولاً در قطب‌های نوآوری جهان (سیلیکون ولی، شانگهای، نیویورک، بانگالور و غیره شکل می‌گیرند و درصد آن‌ها زیاد نیست، اما به خاطر پتانسیل و بازده بالایی که دارند بیشترین سرمایه (و توجه) را به سمت خود جذب می‌کنند.

  1. کارآفرینی در شرکت‌های بزرگ

چرخه عمر شرکت‌های بزرگ نامحدود نیست؛ به این معنی که رشد آن‌ها به نوآوری مستمر و عرضه محصولات نوین و مدل‌های جدید تولیدات فعلی بستگی دارد. تغییر در سلایق مشتریان، تغییر و تحول در فناوری‌ها و قوانین، ظهور رقبای جدید و موارد مشابه می‌تواند این شرکت‌ها را بیشتر تحت ‌فشار قرار داده و آن‌ها را به سمت تولید محصولات کاملاً جدید برای مشتریان جدید و برای عرضه در بازارهای جدید سوق بدهد.

در این راستا، شرکت‌های بزرگ به دنبال خرید شرکت‌های خلاق و مبتکر می‌روند یا اینکه خودشان یک محصول تحول‌آفرین تولید می‌کنند (کارآفرینی درون‌سازمانی). جالب اینجاست که غالباً بزرگی شرکت اجرای برنامه‌های تحول‌آفرین را دشوارتر می‌کند.

  1. کارآفرینی اجتماعی

کارآفرینان اجتماعی افراد مبتکری هستند که بر روی خلق محصولات و خدماتی تمرکز می‌کنند که نیازها و مشکلات اجتماعی را حل می‌کند؛ اما برخلاف استارتاپ‌های مقیاس‌پذیر، هدف آن‌ها تبدیل کردن جهان به ‌جای بهتری برای زندگی است، نه گرفتن سهمی از بازار یا سودآوری برای بنیان‌گذاران آن. کارآفرینی اجتماعی می‌تواند غیرانتفاعی، انتفاعی یا ترکیبی از این دو باشد.

  1. کارآفرینی اینترنتی و کارآفرینی سنتی

دنیای دیجیتال و به‌خصوص اینترنت بر همه ابعاد زندگی انسان سایه افکنده و طبیعتاً کارآفرینی هم از این تأثیر بی‌نصیب نمانده است. درواقع، پتانسیل اینترنت برای کارآفرینی آن‌قدر زیاد بوده که نوع نسبتاً جدیدی از کارآفرینی موسوم به کارآفرینی اینترنتی نیز پدید آمده است. همان‌طور که از نام این نوع از کارآفرینی برمی‌آید، مبنای کارآفرینی اینترنتی یک کسب‌وکار اینترنتی است؛ بنابراین بزرگ‌ترین تفاوت بین کارآفرینی اینترنتی با اقسام دیگر کارآفرینی تمرکز کارآفرینی اینترنتی بر اینترنت برای کسب درآمد است؛ درحالی‌که انواع دیگر کارآفرینی وب محور نیستند.

البته چنین تعریفی به این معنا نیست که کسب‌وکارهای سنتی به هر قیمتی از استفاده از اینترنت خودداری می‌کنند؛ بلکه عامل مهم، محوریت اینترنت در کارآفرینی و کسب‌وکار است. درواقع، امروزه آن‌قدر اینترنت با انواع مختلف کارآفرینی عجین شده که به‌سختی می‌توان از عبارت کارآفرینی «غیر اینترنتی» برای توصیف انواعی از کارآفرینی استفاده کرد که اینترنت محور نیستند.

به‌عنوان‌مثال، حتی اگر کسب‌وکاری با محوریت فروش ترشی داشته باشید، باوجود اینکه یک کارآفرین اینترنتی محسوب نمی‌شوید، به کمک شبکه‌های اجتماعی مثل اینستاگرام یا با راه‌اندازی یک سایت اختصاصی می‌توانید کسب‌وکار خود را تبلیغ و ترویج کنید.

فرق عمده‌ای که بین کارآفرینی سنتی و اینترنتی وجود دارد این است که شما می‌توانید در کارآفرینی اینترنتی با کمک ابزارهای آنلاین سئو  نظیر گوگل آنالیتیکس کسب‌وکار خود را تحلیل کرده و بدانید که به کدام سمت می‌روید، چیزی که در کسب‌وکاری که در بستر اینترنت انجام نمی‌شود به راحتی امکان پذیر نیست.

انواع کارآفرینی باشگاه کارآفرینی

بخش بندی سوم- انواع کارآفرینی از نظر نوع و جنس فعالیت

  1. کارآفرینی خصوصی

هنگامی که یک شخص یا گروهی از افراد، در بخش خصوصی کسب‌وکاری را آغاز می‌کنند، ریسک‌ها را می‌پذیرند و نوآوری می‌کنند، به آن کارآفرینی خصوصی می‌گویند.

هدف اصلی این نوع کارآفرینی، کسب سود است. توسعه چنین کارآفرینی‌هایی، ازطریق سرمایه گذاری‌های خصوصی امکانپذیر است. کارآفرینی خصوصی در کشورهایی مانند انگلستان، آمریکا، آلمان، ژاپن و فرانسه بسیار محبوب است.

  1. کارآفرینی دولتی یا عمومی

هنگامی که دولت به‌منظور رفاه عمومی، شروع به سرمایه‌گذاری کسبوکار در بخش دولتی یا عمومی می‌کند و ریسک‌های مربوط به آن را می‌پذیرد، درواقع کارآفرینی دولتی یا عمومی انجام شده است.

این نوع کارآفرینی‌ها بیشتر در کشورهای سوسیالیست و کمونیستی مانند روسیه، چین و یوگسلاوی رواج دارد. کارآفرینی عمومی پس از استقلال هند نیز به‌سرعت در این کشور توسعه پیدا کرده است.

  1. کارآفرینی مشترک

هنگامی دولت و بخش خصوصی، به‌طور مشترک در یک تشکیلات اقتصادی یا کسب‌وکار سرمایهگذاری می‌کنند، به آن، کارآفرینی مشترک گفته می‌شود.

موارد زیر، ویژگی‌های چشمگیر این نوع کارآفرینی هستند؛ این نوع کارآفرینی، ترکیبی از مالکیت خصوصی و دولتی است.

  در این سیستم، فرصت‌هایی برای سرمایه‌گذاری در تشکیلات اقتصادی بخش خصوصی ارائه می‌شود، اما نقش اصلی آن را دولت ایفا می‌کند که این بدان معناست که هم دولت و هم کارآفرینان خصوصی و جامعه در این سرمایه‌گذاری شریک بوده و هرکدام سهم مشخص خود را دارند.

  1. کارآفرینی مشارکتی

هنگامی که افراد مختلفی با کمک یکدیگر، در کسب‌وکاری سرمایه‌گذاری کرده، ریسک‌ها را می‌پذیرند و برمبنای شراکت و همکاری، نوآوری‌هایی را در کار دخیل می‌کنند، به آن کارآفرینی مشارکتی گفته می‌شود. هدف اصلی این نوع کارآفرینی، تشویق جامعه به اشاعه استقلال شخصی و نیز رفاه اجتماعی عموم مردم و شهروندان است.

  1. کارآفرینی سنتی

اگر در کشوری، تولید در تشکیلات اقتصادی، برمبنای شیوه‌های سنتی بوده، روند تغییرات به کندی انجام شده و به فعالیت‌های مربوط به تحقیق و توسعه توجهی نشود، کارآفرینی‌های موجود در آن کشور، تحت عنوان کارآفرینی سنتی شناخته می‌شوند

ویژگی‌های اصلی این نوع کارآفرینی به قرار زیر است:

  • در کارآفرینی سنتی، اعتقاد بر حفظ روند طبیعی توسعه است
  • این نوع افراد، علاقه‌ای به پذیرش ریسک‌های بزرگ ندارند
  •  آنها به نوآوری توجهی نمی‌کنند
  • چنین کارآفرین‌هایی علاقه‌ای به داشتن تکنولوژی‌ها، ابزارآلات و ماشین‌های جدید ندارند
  • آنها تمایل دارند که تنها به یک حوزه صنعتی ورود کنند
  1. کارآفرینی مدرن یا انقلابی

درست برخلاف کارآفرینی سنتی، اگر کارآفرینان در روند کاری خویش، ریسک‌های بزرگ را بپذیرند، تصمیمات شجاعانه بگیرند و از تکنیک‌های جدید تولید استفاده کرده و کسب‌وکار را با سرعت زیاد توسعه دهند، به آن، کارآفرینی انقلابی گفته می‌شود.

برخی کشورها مانند روسیه، چین و اروپای شرقی، بالاترین میزان توسعه صنعتی‌شان را تنها ازطریق کارآفرینی انقلابی به‌دست آورده‌اند.

  1. کارآفرینی متمرکز

اگر اکثر تشکیلات اقتصادی به‌دلیل دسترسی به تسهیلات زیرساختی مانند آب، برق، جاده، وسایل حمل‌ونقل، ارتباطات، محیط مطلوب کاری، تاسیس واحدهای مرتبط در آن محل و… در یک محل یا ناحیه تاسیس شوند، به آن کارآفرینی متمرکز گفته می‌شود.

به عبارت دیگر، کارآفرینی متمرکز یعنی اینکه حتی اگر کارآفرینان جدید ترجیح بدهند که کسب‌وکارشان را در حوزه جدیدی راه‌ا‌ندازی کنند و یا در همان حوزه قبلی، کارهای جدیدی انجام بدهند، بازهم به‌دلیل استفاده از مزایای تسهیلات موجود و در دسترس، کسب‌وکارشان را در کنار سایر کسب‌وکارها راه‌اندازی کنند.

از دیدگاه اقتصادی، سوددهی کارآفرینی متمرکز، مقدار مشخص و محدودی داشته و درعوض، مشکلات و موانع زیادی دارد.

  1. کارآفرینی غیرمتمرکز

وقتی که کارآفرینان مختلف، تشکیلات اقتصادی خود را در مکان‌ها، بخش‌ها و نواحی مختلف کشور، تاسیس می‌کنند، به آن کارآفرینی غیرمترمرکز گفته می‌شود.

هدف چنین کارآفرینی‌هایی، توسعه برنامه‌ریزی شده، توسعه حوزه‌های عقب‌مانده صنایع، افزایش اشتغال و توزیع باکیفیت درآمد و رفاه اجتماعی است. دولت برای تشویق کارآفرینان به کارآفرینی غیرمتمرکز، تسهیلات، سوبسیدها و محرک‌های مختلفی را ارائه می‌دهد.

  1. کارآفرینی کوچک

وقتی که سیستم تولید در یک تشکیلات اقتصادی، ساده بوده، سرمایه اصلی و تعداد کارگران کم باشد و تشکیلات نیز کوچک باشد، به آن کارآفرینی کوچک گفته می‌شود.

موارد زیر، ازجمله ویژگی‌های مهم این نوع کارآفرینی است.

  •   کارآفرینی کوچک، بیشتر در قالب کارگاهی انجام شده و فعالیت فیزیکی زیادی می‌طلبد
  •   این نوع کارآفرینی، مبنای مهم تمرکززدایی قدرت اقتصادی، خوداتکایی، اشتغال، توسعه متعادل و متناسب منطقه‌ای و استفاده مناسب از منابع محلی است.
  •   از کارآفرینی کوچک برای صنایع روستایی (غیرشهری) و کوچک استفاده می‌شود. کارآفرینان کوچک و مردم محلی با کمک یکدیگر، توسعه صنایع روستایی و خانگی را در کشور تسهیل کرده و بدین ترتیب، فرصت‌های اشتغال زیادی ایجاد می‌کنند.
  1. کارآفرینی بزرگ

برخلاف کارآفرینی کوچک، وقتی که سیستم اولیه، پیچیده بوده و مقدار سرمایه اصلی و تعداد کارگران، زیاد و اندازه تشکیلات نیز بزرگ باشد و کمیت تولید نیز بالا باشد، از ماشین‌آلات مدرن و تکنیک‌های جدید و نیز مدیران متخصص و حرفه‌ای استفاده شود، به آن کارآفرینی بزرگ گفته می‌شود.

کارآفرینی بزرگ از یک طرف، فرصت‌های کاری و اشتغال را بسیار افزایش می‌دهد، اما از طرف دیگر، انحصار ایجاد می‌کند؛ مسئله‌ای که برای جامعه و اقتصاد، مساعد و سودمند نیست.

  1. کارآفرینی روتین

در کارآفرینی روتین، عملکردهای مدیریتی، مانند برنامه‌ریزی، سازماندهی، جهت‌دهی، انگیزه‌بخشی، کنترل و غیره به‌کار گرفته می‌شود. عملکردهایی که بخش‌های مهمی از فعالیت‌های روزمره را تشکیل می‌دهند.

به‌عبارت دیگر، این نوع کارآفرینی شامل مدیریت موفق تشکیلات اقتصادی، ازطریق برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری و طرح‌ریزی‌های مناسب است که عملکردهای اصلی مدیریتی محسوب می‌شوند. هدف کارآفرینی روتین، عملکرد تشکیلات اقتصادی با کمترین هزینه و پذیرش کمترین ریسک ممکن است.

  1. کارآفرینی شخصی

اگر تصمیم‌گیری درباره تمامی عملکردهای مدیریتی و اجرای آنها بر عهده یک شخص خاص باشد، به آن کارآفرینی شخصی گفته می‌شود.

به‌عبارت دیگر، کارآفرینی که رویه‌های زیر را انجام می‌دهد، کارآفرین شخصی نامیده می‌شود.

  • انجام تمامی تصمیم‌گیری‌ها با توجه به تولید و توزیع محصولات
  • رهبری و کنترل تشکیلات اقتصادی، تنها توسط یک شخص خاص
  • این نوع کارآفرینی، تنها در صنایع کوچک قابل اجراست، نه صنایع بزرگ
  1. کارآفرینی گروهی

در کارآفرینی گروهی، رهبری از یک شخص خاص به گروهی سازماندهی شده از متخصصین انتقال داده می‌شود؛ به همین دلیل به آن کارآفرینی گروهی گفته می‌شود.

موارد زیر، ویژگی‌های برجسته کارآفرینی گروهی است

  • کارآفرینی گروهی، برمبنای ترکیبی فنی از افراد جامعه است.
  • این نوع کارآفرینی، به دلایل مختلفی پدید آمده است؛ ازجمله تولید در حجم بالا، توزیع کار میان جامعه، مکانیزه‌سازی، مدرنیزه کردن و غیره
  •   معمولا افرادی که در این نوع کارآفرینی، مدیریت را به‌دست می‌گیرند، مالک تشکیلات اقتصادی نیستند.
  • در کارآفرینی گروهی، سرعت توسعه صنعتی بالاست، اما سرمایه‌گذاری در حوزه‌های عقب‌مانده صنعتی انجام نمی‌شود، زیرا به‌دلیل عدم وجود تسهیلات زیرساختی در این نواحی، انتظار هیچ نوع بازگشت سودی در آن وجود ندارد.

 

نویسنده : عاطفه علیمحمدی / کارشناسی ارشد کارآفرینی دانشگاه تهران

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *